پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

دختر رویایی مامان و بابا

بدون عنوان

1392/10/16 8:49
نویسنده : مامان
157 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر مامانی،

دوباره امروزدرحالیکه سر کارم دارم واست پست میذارم.آخه توی خونه اصلاً نمیذاری طرف کامپیوتر برم .چون سریع میای و میخوای موس رو بگیری و بازی کنی.دخترم هر روز که میگذره احساس میکنم عشق و علاقم نسبت بهت بیشتر میشه و زمانیکه ازت دورم هر ثانیه به فکرتم.این روزا خیلی شیرین شدی و با کارات کلی حالمونو خوب میکنی.کلی کلمات جدید و ناز کردن یاد گرفتی.اینجور موقع ها اینقدر خوردنی میشی که دلم میخواد محکم بغلت کنم و فشارت بدم.الان سه ماه و نیمه که بابایی رفته و من میدونم چقدر دوری از تو واسش سخته.گاهی اوقات زنگ میزنه و بهونه های الکی میگیره و من مطمئنم اینا همش به خاطر دوری از زندگیشه. البته من هیچ وقت نمیتونستم این دوری رو تحمل کنم.تازه فقط حضور تو دوری از بابات رو تحمل پذیر میکنه وگرنه اون هم خودش یه معظله.عاشق بازی کردنی و دلت میخواد تموم وقت یه نفر باهات بازی کنه میری تو خونت و اسباب بازی ها و عروسکات و برمیدامیبری، غذا درست میکنی ، دهنشون میذاری ،  عروسکاتو میخوابونی و براشون لالایی میخونی.خلاصه یک خانم کامل و مادر نمونه ای.دیشب پسر داییت به دنیا اومد و بابا جونت اینا اومدن تا پیشت بمونن و مامان بزرگت بره پیش زن دایی.به محض ورودشون موبایل بابا جونتو انداختی توی آب و سوزوندی.کارای خطرناک زیاد میکنی و همیشه نگرانتم.فقط اینو بدون که مامانی و بابایی خیلی دوست دارن  همه کاری واست میکنن.امیدوارم همیشه سالم ، عاقل و موفق باشی. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)